مـــات شــدم از رفـتنت …
مـــات شــدم از رفـتنت …
هیــچ مـیز شطـرنجی هـم در مــیان نـــبـود !
ایـن وســط فــقط یـک دل بـــود …
کـه دیگــر نـیست…
بی وفا
بی وفا !!
ایـن روزهـا نـه مـجـالـی
بـرای دلـتـنـگـی دارم
و نـه حـوصـلـه ات را..
ولـی بـا ایـن هـمـه،
گـاه گـاهـی دلـم هـوای تـو را مـیکـنـد . . .
چاره دیگری نیست
چاره دیگری نیست باید سوخت باید ساخت درون ویران از تنهایی را... فقط اینجوری (میشه) با تویی که عاشقم نبودی بمونم... تویی که برای رسیدن از
جنازه ام عبور کردی تویی که به بدون من بودن راضی شدی ...راضی شدی به خاطر دیگری به همه بگی لیاقت تو"...رو ندارم...با این همه من هرگز
نتونستم فراموشت کنم شاید ...خدا نخواست که ما رو از هم دیگه ناامید کنه من این تنهایی اجباری رو خیلی دوست دارم اما فقط به خاطر...تو"...اره
"(میشه) !
حسادت یا خساست
حسادت… خساست…
اسمشو هرچی میخوای بذار…
امــــــــــــــــا باور کن….
آغــــــــــــــــوش تــــــــــــــو فقــــــــــــط سهم منــــــــــــــــــــه