به وبلاگ من خوش آمدید
داغونی ام از آنجا شروع شد که فهمیدم …
از میان این همه “بود”من در آرزوی یکی ام که ” نبود “
جز حروف نام تو
تمام حرف ها
اضافه اند …
کاش می دانستم این سرنوشت را چه کسی برایم بافته…
آن وقت به او می گفتم یقه را آنقدر تنگ بافته ا
شراب هم …
به مستی ام حسادت می کند…
آنگاه که خمار یک لحظه…
دیدن تو می شوم…
دلتنگی های من به تو رفته اند…
آرام می آیند در سینه می نشینند..
دیگر نمیروند…
بگذار سرنوشت
هر راهی را که میخواهد برود،
ما راهمان جداست…
این ابرها
تا میتوانند ببارند
ما چترمان خداست…
کد سایه دار شدن لینک ها
چتروم سایت